به عنوان  مدعو، طی دو روز در کنگره مشاهیر کرد که در روزهای یازده و دوازده تیر در سنندج برگزار شد شرکت کردم.  از نظر جمعیت مدعو، با  کنگره مولوی کرد در  1371 در سقز و کنگره فرزانگان کرد در 1375  قابل مقایسه به نظر می رسید. با این تفاوت که سطح کنگره مشاهیر، بین المللی  و سخنرانانی هم از اقلیم کردستان عراق و ترکیه و اروپا بودند ولی سطح دو کنگره قبلی، ملی بود

به عنوان  مدعو، طی دو روز در کنگره مشاهیر کرد که در روزهای یازده و دوازده تیر در سنندج برگزار شد شرکت کردم.  از نظر جمعیت مدعو، با  کنگره مولوی کرد در  ۱۳۷۱ در سقز و کنگره فرزانگان کرد در ۱۳۷۵  قابل مقایسه به نظر می رسید. با این تفاوت که سطح کنگره مشاهیر، بین المللی  و سخنرانانی هم از اقلیم کردستان عراق و ترکیه و اروپا بودند ولی سطح دو کنگره قبلی، ملی بود.

در کنگره فرزانگان، به سیزده تن از دانشمندان کرد متوفی پرداخته شد اما در این کنگره،  سی تن از مشاهیر زنده معرفی و تقدیر شدند. حوزه های تخصص مشاهیر گوناگون بود. از پزشکی بگیرید تا فقه و ادبیات و موسیقی…  تقریبا کاری همچون معرفی چهره های ماندگار.

بازار شایعات گرم بود. گفته می شد این حرکت، به خاطر سفر عنقریب رییس جمهور  است به کردستان یا انتخابات اسفندماه مجلس،  اما چون حرکتی بود فرهنگی و به این بهانه جمعی از اهالی علم و فرهنگ گرد هم آمده بودند، قابل اعتنا و  در خور  تقدیر بود.  براستی اگر  سیاست و مدیریتها  در خدمت علم و فرهنگ و اخلاق باشند دنیا گلستان می شود نه برعکس که دنیا جهنم می شود! عنوان کلی کنگره و  جامعه آماری افرد منتخب،  با نگاه هویتی همراه بود تا نشان داده شود که کردها هم به لحاظ علمی و فرهنگی وزنی در خور اعتنا دارند و  به قول  بعضی مسؤولان کنگره،  دیپلماسی و توان چانه زنی را برای سهم خواهی یا مشارکت سیاسی در کشور بالا ببرد و فرصت های سوخته و بی بازگشت و از دست رفته گذشته  را بلکه بتوان جبران کرد.

جمع زیادی حضور یافته بودند و برنامه هایی چون شب شعر و موسیقی با اجرای شهرام ناظری و برگشت مظهر خالقی هم به سنندج پس از چهار دهه مهاجرت، شور و نشاطی در سنندج ایجاد کرده بود و غالب خیابانها و میدانهای سنندج و  شهرهای استان کردستان مزین به بیلبوردهای تبلیغی و اطلاع رسانی بود و فضای مجازی تلگرام و اینستاگرام هم به کمک شتافته بودند.
اما آنچه در سه پنل تخصصی گذشت بحثهایی بود در  حوزه های زبانشناسی و ادبیات، هنر و موسیقی و دین و معرفت شناسی.

همچون هر نشستی علمی، غث و سمین و صحیح و ناصحیح حرفهایی زده شد.  یکی از سخنرانان اعلام کرد که کردها  پیشتر، آیین یارسان  داشته اند  این عثمانیها بودند که آنها را مسلمان و شافعی مذهب کرده اند!! حال آنکه دولت عثمانی حنفی بوده اند. چگونه حنفیها آنان را شافعی می کنند؟! این حرف از  نگاه واگرایانه ایدئولوژیک خبر می داد جالب اینکه توصیه هم می کرد که باید از ایدئولوژی دوری کرد.

از آنجا که کنگره، عمومی تر از  کنفرانس و سمینار است  محل برگزاری کنگره مشاهیر، کوچکتر از کنگره مولوی کرد و فرزانگان در گذشته بود.
عنوان کنگره نیز با بحثهای پنل ها یکی نبود. یعنی در پنل ها هیچ بحثی از این مشاهیر نشد.

یک نکته هم اینکه انتخاب وزیر نفت، بیژن نامدار زنگنه، که هیچ جا مردم از وی دو جمله کردی نشنیده اند در کنار کسانی دیگر چون مظهر خالقی یا  عطا نهایی تا چه حد همگون است؟!  و اگر استقراء یا دقت بیشتری میـشد بی گمان مشاهیر یا نخبگان مؤثرتری بودند که معرفیشان اولویت داشت. همچون هر برنامه ای، با بعضی دوستان اهل فضل دیدار تازه ای دست داد  که لذت این دیدارها بیش از خود کنگره است. یاد یاران یار را میمون بود.  بازار عکس گرفتن هم گرم بود بخصوص بعضی نماینده های مردم را می دیدی که برای مصرف حوزه های انتخاباتی شان مثل کودکان، دنبال هنرپیشه ها و هنرمندان بودند تا در کنارشان عکسی به افتخار بگیرند و خود را بیش از پیش هواخواه و دوستدار اهل هنر بشناسانند. ناخودآگاه یاد شعر معروف سهراب سپهری افتادم که (و قطاری دیدم که سیاست می برد و چه خالی می رفت!).

از بین سخنرانان پنل ها، بحثهای پرفسور عبدالرحمن اداک از ماردین و دکتر یحیی یثربی فلسفه پژوه و دکتر صباح برزنجی و استاد کلیم الله توحدی برایم جالب تر بود و به گمانم حرف تازه ای برای گفتن داشتند.
در هرحال سعی برگزارکنندگان مشکور باد.

شهباز محسنی

  • نویسنده : شهباز محسنی
  • منبع خبر : هاولاتی